تسليم بودن در برابر امام زمان عليه السلام از نظر گفتار آسان است ولي هنگام امتحان يک امر مشکلي است که هر کس از عهده آن بر نمي آيد. زانوها مي لرزد، دلها مي طپد، فکرها مرتعش مي شود، از سر دو راهي در آمدن وتصميم گيري بي اندازه مشکل وخطرناک است. تاريخ نشان دهنده مطلب بالا است که به عنوان نمونه به يک مورد اشاره مي شود. مردي از خراسان خدمت حضرت امام جعفر صادق عليه السلام شرفياب شد وتنها اعتراضش به امام اين بود که چرا قيام نمي کند؟ حضرت فرمود: آيا کسي هست که از ما حمايت کند؟
عرض کرد در خراسان صد هزار نفر آماده اين کارند، فرمود: شما هم از همان ها هستيد؟ عرض کرد: بلي، فرمود: برخيز در تنوري که اکنون شعله ور است رفته ودر آتش بنشين. مرد خراساني ابا کرد و از اطاعت امر امام زمان خود سرپيچي نمود. در اين حال هارون مکي وارد شد پس از سلام وجواب حضرت به وي فرمود: برو در ميان آتش بنشين، او بدون چون و چرا تسليم شد و در تنور افتاد، و اين امر با اختيار خودش انجام شد. مرد خراساني که نگران اين مطلب بود و از سخنان خود سخت پشيمان شده بود گريه مي کرد، حضرت فرمود: نزديک تنور برو و به بين هارون مکي در چه حالتي است، وقتي که نزديک تنور رفت، ديد هارون مکي در ميان آتش نشسته و آتش دورش حلقه مي زند حتي به لباس پشمينه وي اثر نگذاشته است. حضرت فرمود: اي هارون از تنور خارج شو، او خارج شد ودر خدمت امام نشست.
آن گاه فرمود: شما که مي گوئيد در خراسان صد هزار نفر از شما حمايت مي کنند در ميان آنها چند نفر مثل هارون يافت مي شود که هر چه بگوئيم از ما بشنوند ودر برابر ما تسليم شوند؟ عرض کرد: هيچ. اين نمونه اي بود از افرادي که تسليم واقعي هستند ودر خود احساس مسئوليت مي کنند، وهمچنين نمونه بارزي است از کساني که در مقام گفتار تسليمند ودر مقام کردار از قافله دورند. امام زمان ما حضرت مهدي عليه السلام دوست دارد که شيعيانش در مقابل حضرتش تسليم باشند، لذا اين گونه پيام مي دهد.
نظرات شما عزیزان: